Posts Tagged ‘دوگانگی’

دوگانگی

مِی 30, 2008

در سالهای اخیر دوگانگی در رفتار و کردار یک پدیده رایج اجتماعی شده است . بسیاری افراد حرفهای جالب می زنند اما در عمل رفتارشان به طرز متناقضی جور دیگری است . عده ای شعارهای روشنفکرانه می دهند اما عملکرد متهجرانه ای دارند.عده ای با ساختن ظاهری می خواهند این تصور را ایجاد کنند که مومن هستند و نسبت به امور دنیوی بی اعتنا و متعهد به دستورات الهی ، اما در واقع این ظاهر فقط نقابی است برای پنهان کردن رفتارهای غیراخلاقی و بی کفایتی ها و عقده های شخصی
چندین سال پیش زمانی که در یکی از بیمارستانها دوران انترنی (سال آخر پزشکی) خود را می گذراندم . یک رزیدنت داشتیم که به عنوان فردی بسیار مکتبی و مومن شناخته می شد. ریش بسیار بلندی داشت و تسبیحی به دست می گرفت ، معروف بود که همیشه نمازش را اول وقت می خواند. در یکی از شبهای کشیک که یکی از بیماران دچار ایست قلبی تنفسی شده بود اعلام کد کردند . در این شرایط باید تمام افراد مسوول بر سر بالین بیمار حاضر شوند که شامل رزیدنت بخش و انترنها و پرستاران آن بخش می شود.من و دوستانم با سرعت عملیات احیا شامل گذاشتن لوله تراشه برای تنفس بیمار و ماساژ قلبی را شروع کردیم در حالی که رزیدنت مربوطه فقط ایستاده بود و می گفت که نمیخواهد به بیمار دست بزند چون ممکن است با فوت وی غسل میت بر ایشان واجب شود. سپس در شرایطی که من داشتم دسته های شوک قلبی را روی سینه بیمار می گذاشتم ناگهان شوک عجیبی به خودم وارد شد چون رزیدنت مربوطه گفت خوب من برم نماز بخونم نمازم دیر میشه و در حالی که ما با چهره های بهت زده به همدیگه نگاه می کردیم ایشون با کمال خونسردی ما را با بیمار در حال احتضار ترک کردند تا به عبادت مشغول شوند و این سوال یی پاسخ ماند که مگر عبادت به جز خدمت خلق نیست ؟!

پی نوشت:
-انترن دانشجوی پزشکی است که در حال گذراندن دوران کارورزی آموزش پزشکی می باشد . این دوران یک سال و نیم آخر آموزش پزشکی عمومی است
– رزیدنت کسی است که دوران پزشکی عمومی را تمام کرده است و در حال گذراندن دوران آموزش تخصص خود می باشد