Archive for اکتبر 2008

حالا یه جوری می شه … بعدا یه کاریش می کنیم !

اکتبر 17, 2008

دختر جوان آزمایشات پیش از ازدواج خود و نامزدش را روی میز گذاشت و گفت به ما گفته اند که هر دو تالاسمی مینور داریم و بهتره با هم ازدواج نکنیم . اما نامزدم میگه با هم ازدواج کنیم حالا بالاخره یه جوری می شه… بعدا یه کاریش می کنیم ! اما من فکر کردم که بهتره با شما مشورت کنم .

آزمایشات تایید می کرد که هر دو مبتلا به تالاسمی مینور هستند برایش توضیح دادم که احتمال بدنیا آمدن فرزند مبتلا به تالاسمی ماژور 25 درصد در هر حاملگی است.

گفتم در این شرایط برای تصمیم گیری باید قضیه را از چندین نظر بررسی کند :

1- آیا این یک ازدواج سنتی است  یا اینکه واقعا عاشق و معشوق هم هستید و می خواهید به هر قیمت و شرایطی به هم برسید و حتی نداشتن بچه و یا تحمل شرایط سخت برای بچه دار شدن برایتان مهم نیست.که خوب البته جواب این بود که از روستاهای مناطق جنوبی کشور هستند و ازدواج کاملا سنتی است ، ضمن اینکه داشتن بچه برای هر دو طرف و خانواده هایشان اهمیت ویژه ای دارد.

2-در صورت ازدواج، برای پیشگیری از بدنیا آمدن فرزند مبتلا به تالاسمی ماژور باید از روشهای تشخیصی حین حاملگی استفاده کرد تا فقط به جنین سالم اجازه بدنیا آمدن داده شود و جنین مبتلا به تالاسمی ماژور سقط شود. گرفتن اجازه سقط هم منوط به طی مراحل قانونی در کمیسیون پزشکی است که گرچه در این موارد اجازه سقط داده می شود اما زمان و مراحل قانونی را در نظر بگیرد و اینکه در هر حاملگی این مراحل باید طی شود و احتمال دارد که چندین حاملگی متوالی منجر به بارداری جنین معیوب شود و تبعات آن را هم در نظر بگیرد.

حتی در مورد روشهای بسیار پیشرفته تر بررسی وضعیت ژنتیکی تخم پس از لقاح از طریق IVF و … که همه منوط به قبول تحمل شرایط و هزینه هایی هست برایش توضیح دادم.

اینکه یک دختر جوان از یک خانواده سنتی روستایی اینقدر هوشمندی به خرج داده بود که با مشاوره پزشکی و بررسی شرایط دست به تصمیم گیری آگاهانه و منطقی بزند بسیار امیدوارکننده است اما دقت کرده اید که بسیاری از مردم  پیرو همین روش «حالا یه جوری می شه … بالاخره یه کاریش می کنیم » هستند. به جای اینکه به تبعات کاری فکر کنند ، اول اون را انجام می دهند و بعد که با پیامدهای بعضا ناراحت کننده اون مواجه شدند واکنشهای عصبی و نامناسب نشون می دهند. برخی به بخت بد خودشون لعنت می فرستند ، عده ای دیگه به دیگران پرخاش می کنند و بعضی ها هم سعی می کنند با توجه به گیر کردن در شرایط نامناسب به هر طریقی شده حتی اینکه چند نفر را زیر دست و پای خودشون بذارند و حقوق دیگران را پایمال کنند خودشون را از اون شرایط خلاص کنند و البته یک عده هم به درگاه خدا شکوه و ناله می کنند.

نمونه های زیادی از اینگونه عملکرد را میشه در تصمیم های شخصی و خانوادگی افراد و حتی عملکردهای اجتماعی و سیاسی مردم دید.

– مثلا خانواده ای که بدون چک کردن صحت و سلامت وسیله نقلیه خود ، بدون توجه به گزارش هواشناسی و گزارش پلیس راه در مورد وضعیت جاده ها و بدون به همراه بردن حداقل وسایل ضروری برای شرایط اضطراری تصمیم به یک سفر تفریحی می گیرند و راهی شمال می شوند و بعد که به خاطر نقص فنی ماشین در راه می مانند و یا مثلا به علت وضع بد هوا ، جاده یا شلوغی پمپ بنزین و جاده با سختی ها و مشکلات مواجه می شوند آنگاه تازه فکر می کنند چه کنند و مسلما اولین واکنش هم در این شرایط پرخاش کردن به دیگران و واکنشهای عصبی و هیجانی است.

– در عرصه های اجتماعی و سیاسی هم بسیار دیده ایم که به جای اینکه ابتدا تمام شرایط در نظر گرفته شود و با دیدی همه جانبه به عملکرد افراد یا گروههای سیاسی توجه شود اکثرا افراد خود را به دست امواج حرکتهای احساسی می سپارند و بعد که با پیامدهای ناگوار آن مواجه شدند آنوقت می بینند که متاسفانه راه برگشتی وجود ندارد.